صورتی

صورتی

به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست
صورتی

صورتی

به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست

عشق نام دیگر توست.

من چنان صبورانه عاشقت شدم
و زیر درگاه خانه‌ات،
به انتظار گردش چشمانت نشسته‌ام
که نسیم هم حسودی می‌کند!
پیدا که می‌شوی
سرانگشتانم مست می‌شوند
سبز می‌شوند
من امشب
پروانه‌هایی را که
از دریچه‌های بارانی چشمانت پرواز کردند،
گردهم آوردم تا ببینند
که من دیوانه تو هستم
و چشم بسته کنار خیالت زندگی می‌کنم
تو در وجودم می‌رویی
آن چنانکه علف‌های تازه در لابه‌لای
سنگفرش‌های مخروبه‌ای می‌روید
من می‌آیم تا تو را بر شانه‌ام بگذارم
و از میان سایه‌های غلیظ تنهایی
و لحظه های عاجز زندگی بدون عشق
و سراب خاطره‌ها و روزمرگی لرزان
بیرون ببرم
آخر می‌دانی
جویباریست که به ابدیت می‌ریزد
همیشه و به هر شکلی به راه خود خواهد رفت
چیزی توان توقف آن را ندارد
عشق را می‌گویم
عشق...
عشق نام دیگر توست.

نظرات 2 + ارسال نظر
وحید چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 16:56

از آتش عشق هر که افروخته نیست ...

با او سر سوزنی دلم دوخته نیست ...

vahid چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 12:46

واقعا زیبا....

ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.